Absorption
جذب، حرکت يک ماده شيميايی به داخل بافت زنده پس از رسيدن به آن
Absolute estimate
برآورد مطلق
Acceptable Daily Intake
مقدار جذب روزانه
Acetate
استات ، محلولهای آلی شامل ترکيب الکل و اسيد استيک
Aceton
استون ، نوعی حلال فرار
Acetylcholine
استيل کولين ، ماده ای که در سلولهای عصبی نقش انتقال پيام را از يک سلول به سلول ديگر به عهده دارد.
Acetylcholine strase
استيل کولين استراز ، نوعی آنزيم که در پستانداران و موجودات ديگر است و فعاليت استيل کولين را متوقف می کند.
Active ingredient
ماده موثر
Action threshold
آستانه عمل ، ميزان يا شدتی از يک محرک که پاسخ را آغاز نمايد.
Acute
حاد ، بروز پديده ای در کوتاه مدت
Aerosol
نوعی سيستم کلوئيد که در آن جزء منتشر کننده گاز است
Aerosol Dispenser
مه پاش ، مه ساز
Aflatoxin
آفلاتوکسين ، نوعی سم قارچی که از قارچ Aspergillus flavus توليد می شود و ماده ای سرطان زا شناخته شده است.
Allelochemicals
آللوشيمی ها ، مواد شيميايی موثر بر فعاليت و رفتارهای بين گونه ای و درون گونه ای
Allomone
آلومون ، يک ماده شيميايی واسط که به نفع توليد کننده و به ضرر دريافت کننده است .
Alkaloid
شبه قليا ، مواد شيميايی گياهی که بسياری از آنها اثرات دارويی مهمی دارند.
Alarm pheromone
فرمون اعلام خطر
Ametabola
فاقد دگرديسی (مربوط به حشرات بی بال )
Amphitoky
نوعی پارتنوژنز که در آن هر دو جنس نر و ماده به وجود می آيند.
Analeptic
داروهايی که تنفس و فشار خون را در پستانداران افزايش می دهد.
Analog
مواد شيميایی که مشابه هستند اما هر يک دارای جزئی تفاوت با ديگری است.
Anoxic
از دست دادن اکسيژن
Antagonism=Anthagonism
عکس سينرژيسم ، وقتی اثر مخلوط دو ماده کمتر از اثر هر يک باشد.
Antibiotic
آنتی بيوتيک ، نوعی دارو يا ماده شيميایی که فعاليت باکتری ها و برخی ميکروارگانيسم های ديگر را متوقف می سازد.
Antibiosis
پديده ای که در آن يک ارگانيسم اثر بازدارنده يا کشنده بر ارگانيسم ديگر می گذارد.
Anthophilus
گل دوست
Antixenosis
ضد مهمان ، در مبحث مقاومت گياهی به گياهی که مانع تغذيه حشره آفت می گردد.
Anthropophilic
انسان دوست ، در ارتباط با انسان
Applied control
کنترل کاربردی ، کنترل آفات با روشهايی که انسان به کار ميگيرد .
Aquatic
آبزی ، در محيط آب
Arsenic
آرسنيک ، نوعی ماده سمی که در طبيعت يافت می شود .
Arrest
وقفه ، نوعی استراحت يا توقف در فعاليتهای حرکتی موجود ناشی از عوامل محيط
Arrhenotokous Parthenogenesis
نوعی پارتنوژنز يا بکرزايی که در آن نر هاپلوئيد از تخمهای بارور نشده به وجود می آيند.
Attractant
جلب کننده ( مثل متيل اوژنول در مورد مگس )
Axon
رشته عصبی که جريان عصبی را از جسم سلولی نرون دور می کند.
Azadirachtin
ماده شيميايی فعالی که از درخت Neem به دست می آيد.
منبع:حشره شناسي